پنجشنبه 15 آذر 1403

دست هایی که رو به خورشید قد می کشند/گزارش آئین عزاداری زینبیه اعظم زنجان

318
0

الهه اسرافیلی-انگار همین دیروز بود که در زمستانی سرد به صدای مداحی گوش می کردم که از عقیله بنی هاشم می خواند و از رشادت ها و مصائبش در روز عاشورا می گفت و قلم بی اراده بر دستانم می چرخید و اینچنین نوشتم ... "دست‌هايي كه رو به خورشيد قد مي‌كشند هر لحظه بيشتر مي‌شود، اينجا گردهم‌آيي عشاق سفير خورشيد است. هر لحظه بر شمار جمعيت افزوده مي‌شود، صدا فرياد مي‌زند "مظلوم" و جماعت پاسخ مي‌دهند "حسين"، و بعد تا آنجايي كه چشم كار مي‌كند دست مي‌بيني و دست مي‌بيني و دست كه رو به خورشيد قد مي‌كشند.
زنجان روز يازدهم محرم ميعادگاه عشاق سفير خورشيد، شير زن واقعه كربلاست. اينجا همه به سوگ نشسته‌اند بر رنج و غم‌هاي زينب و در خيابان يك‌سره سياه‌پوش، موج مردم در ميان موج غم، فرياد يا زينب سر مي‌دهند.
***
دست‌هايي که رو به خورشيد قد مي‌كشند، هنوز در پي زنده نگه داشتن واقعه كربلايند چونانكه سفير خورشيد، زينب كبري، پيام‌آور واقعه كربلا بود.
شمار جمعيت را ده‌ها هزار نفر برآورد مي‌كنند، سوز سرماي زمستان و باد هوهو كن سوزناك، آنقدر سوزاننده نيست كه غم و اندوه زينب، آتش به جان اين جماعت انداخته و آنان را به خيابان كشانده است تا سرما را از ياد ببرند.
مداح فرياد مي زند؛ "عطشان" و جماعت پاسخ مي‌دهند "حسين" و باز هم دست مي‌بيني و دست مي‌بيني و دست كه در امتداد دو خط موازي خيابان انقلاب و خيابان امام رو به آسمان قد مي‌كشند.
***
خورشيد اندكي است كه از ميانه آسمان كنار رفته، او 1370 سال است كه پس از واقعه عاشورا نظاره‌گر است عزاداران حسين و زينب را در اين سال‌ها، هم در عاشورا با زينب بود و هم بعد از آن در اين همه سال با دوستداران زينب. او هر سال روشنايي‌بخش دسته‌اي عظيم است كه حال سال‌هاست عهد و پيمان خود را با فريادهايشان و با دست‌هايي كه رو به "خورشيد" قد مي‌كشند، با زينب نشكسته‌اند و آورده‌اند تا صحه بگذارند بر والامقامي 72 شهيدي كه به "خورشيد" پيوستند و زينب كبري كه سفير خورشيد شد تا پيام‌آور واقعه كربلا باشد.
هر سال ساعت دو بعد از ظهر، خيابان‌هاي مركز شهر محل حضور ده‌ها هزار نفر از عزاداران حسين(ع) و دوستداران دختر شير خدا، عقيله بني هاشم، زينب كبري است. مردمي كه با تمامي وجود مي‌آيند تا از شور و شعور حسيني‌شان، جهانيان انگشت به دهان بماند و شايد اين دوربين‌هاي مجهز نيز نتواند عظمت حضور را به نمايش بگذارد. عظمت حضور صدها هزار دست كه باران نيازشان را با سيل نذورات خود بر زينبيه مي بارند.
***
باز هم دست ها رو به خورشيد قد مي‌كشد و خورشيد از شدت اندوه، چادر سياه شب بر سر مي‌كشد تا جماعت يك‌صدا با مؤذن در خيابان‌هاي زنجان فرياد "الله اكبر" سر دهند. اكنون جماعت مسير بين خيابان زينبيه تا امامزاده حضرت سيد‌ابراهيم(ع) زنجان را طبق عهد سالانه خود با زينب و زينبيان پيموده‌اند. اين دسته سال‌هاست كه بر رگ و پي اين شهر جاري مي‌شود، نه تنها مردمان زنجان، بلكه زينبيان و حسينيان سراسر ايران، عصر روز يازدهم محرم در زنجان گرد هم مي‌آيند و فرياد يا حسين و يا زينب سر مي‌دهند.
***
"يا حسين"...
"يا زينب"...
صدا، سقف آسمان را مي‌شكافد و به خورشيد مي‌رسد، جمعيت بي‌شمارند، همه عزادارند، سياه‌پوش، خورشيد نيز بر ماتم زينب خون مي‌بارد، گواه مي‌خواهيد، غرب شهر را بنگريد كه چگونه خورشيد در ميانه كوه‌هاي زنجان در سرخي خويش فرو مي‌رود و جام سياه ماتم را بر سر مي‌كشد تا در ماتم شب غرق شود.

مسجد زینبیه اعظم زنجان در سال ۱۳۹۰ خورشیدی در فهرست میراث ملی کشور جای گرفت تا یاد و خاطره همیشه جاودان دختر شیرخدا در زنجان نشانه ای دیگر داشته باشد. 

عکس: مجتبی جعفرلو

نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آرشیو اخبار

گروه های خبری