پنجشنبه 15 آذر 1403

ملیلۀ درخشان زنجان در شانگهای

32
0

وقتی از ملیله و نقره و هنر و کار و زنجان صحبت می کند، سرشار از انرژی و هیجان است. پیداست عاشق همۀ آنها است و در اولین جملاتش این عشق آشکار می شود. اعتماد به نفس بالا و نحوۀ معرفی هنرش و این که تأکید می کند برای کارش چشم به راه هیچ کمک اولیه ای نیست، حاکی از تسلطش به کار است و این که او خود کارآفرین است نه کارجو. او جزو هنرمندانی است که کارشان را بلدند و برای استفاده از پله های ترقی نیازی به ورود به جرگه ای ندارند. او تجسم «هنرمند هر جا رود قدر بیند و در صدر نشیند» است.

 

وقتی از ملیله و نقره و هنر و کار و زنجان صحبت می کند، سرشار از انرژی و هیجان است. پیداست عاشق همۀ آنها است و در اولین جملاتش این عشق آشکار می شود. اعتماد به نفس بالا و نحوۀ معرفی هنرش و این که تأکید می کند برای کارش چشم به راه هیچ کمک اولیه ای نیست، حاکی از تسلطش به کار است و این که او خود کارآفرین است نه کارجو. او جزو هنرمندانی است که کارشان را بلدند و برای استفاده از پله های ترقی نیازی به ورود به جرگه ای ندارند. او تجسم «هنرمند هر جا رود قدر بیند و در صدر نشیند» است.

10 اسفند 1396 در حاشیۀ همایش و مراسم گشایش مرکز تجاری ایران در منطقۀ آزاد وایی گائو چیائو شهر شانگهای، در هتلی در این شهر با او همصحبت می شویم.

لطفاً خودتان را معرفی کنید و مختصری دربارۀ زندگی و کارتان برای مخاطبان ما بگویید.

- به نام یزدان پاک. محسن یزدانشناس هستم؛ متولد 1355 و نزدیک به 27 سال در کار اصلیم ملیله فعالیت می کنم. در سال 1396 از وزارت علوم ارشاد دکترای ملیله کاری با امضاء وزارت علوم دریافت کردم. جزو معدود کسانی هستم که مدرک درجۀ یک ایران در این رشته را دارم. ملیله کاری یکی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمت 2300 ساله است. شاهد این قدمت گوشوارۀ مرد نمکی شمارۀ 4 است که در زنجان کشف شده است.

در سال 1369 به شکلی خیلی خاص و اتفاقی وارد این هنر شدم و دیوانه وار عاشقش شدم. چنان که همان سال ترک تحصیل کردم در مدرسۀ شبانه تحصیل کردم تا به این کار ادامه بدهم. سه سال بعد از شروع کارم، وارد جامعۀ هنری ایران شدم. موفق شدم خودم را بشناسانم به طوری که در سن 18 سالگی در میان ملیله کاران زنجان معروفیت خوبی پیدا کردم. در سال 1386 به دعوت شرکت طلاسازی در عمان برای درست کردن دو کار برای سلطان قابوس دعوت شدم و دو سال آنجا اقامت کردم. در آنجا یک گلدان و یک شمعدان ساختم. آن شمعدان فقط دو نمونه دارد که یکی از آنها در کشور عمان و دیگری در همین مرکز تجاری ایران در شانگهای است که ملاحظه کردید. این شمعدان شناسنامۀ کاری من است و اگر عکسش را به کسانی که با رشته و هنر ملیله کاری آشنا هستند، نشان دهید، می دانند که اثر من است. این شمعدان سفارش شرکت «جواهرات سلطنتی» بود برای هدیه دادن به سلطان قابوس. طراحی و ساختش حدود 14 ماه طول کشید. از 20 هزار قطعۀ ریز نقره ساخته شده و غیر از این دو کار نمونۀ دیگری در دنیا ندارد. وقتی که کارها را ارائه دادم، مورد استقبال قرار گرفت. در عمان به کار آموزش هم مشغول بودم. در سال 1380 برای یاد گرفتن هنر قلمزنی و دواتگری به شیراز رفتم. زیرا احساس می کرد رشته هایی مربوط به فلزکاری نقره هستند و می تواند مرا در کارم کاملتر کند.

 

در مورد دواتگری لطفا کمی بیشتر توضیح دهید.

- دواتگری هنر ساخت ظروف نقره با سندان و چکش است. در ایران هنر قلمزنی را بیشتر می شناسند. ولی هر هنرمند قلمزنی نیاز به یک ظرف دارد تا بتواند کار قلمزنی خود را روی آن ارائه دهد. آن ظرف را دواتگرها می سازند. چیزی شبیه کار مسگری در زنجان، ولی با استفاده از فلز نقره.

البته استاد عزیزم آقای صادق شیروانی در پرورش من خیلی به من لطف کرد و من مدیون او هستم.

برای معرفی این هنر به مخاطبان خارجی در ایران چه کاری شده و شما چه کاری کرده اید؟

- ریشۀ هنر ملیله کاری شهر زنجان است و ما توانستیم در سال 1387 اولین نشان لیاقت خود را از سازمان یونسکو دریافت کنیم که این هنر در این سازمان به ثبت رسید. در سال 1389 و 1390 توانستم سه بار به صورت متوالی از این سازمان نشان لیاقت دریافت کنم. این امر خیلی کمک کننده بود. یکی از آثار من در موزۀ اصفهان و یکی دیگر در موزۀ یونسکو است. من از سال 1386 شروع به شرکت در نمایشگاههای خارجی اعم از اروپایی و آسیایی کرده ام. در سال 1388 با یک هیئت تجاری به شهر پکن رفتیم و آنجا متوجه شدم که می توانم این هنر را در چین جا بیاندازم. البته با مخالفتهایی هم روبرو شدم. زیرا برخی معتقد بودند که این هنر کپی می شود ولی شخصاً اعتقادی به این موضوع ندارم. چون که هر چقدر کار یک هنرمند تقلید بشود، اگر از خود چیزی برای ارائه داشته باشد، می تواند خودش را به روز نگه دارد. من ترسی از این موضوع ندارم. من از جنبۀ هنری به ملیله کاری نگاه می کنم. ملیله کاری یک هنر – صنعت است. من جنبۀ هنری آن را خیلی پیش بردم و توانستم با طرحهای بدیعی که به آن دادم در ایران برای خودم جای پایی باز کنم و بعد از آن به کشورهای مختلفی رفتم. در اروپا اول به یونان رفتم، بعد اسپانیا و آلمان رفتم. در آلمان نمایشگاه داشتیم که در آنجا رئیس نمایشگاه به قدری از کارهای من خوشش آمد که پیشنهاد کرد به دعوت دولت آلمان یک هفته در شهر برلین نمایشگاه برگزار کنیم.

 

آشنایی من با دهکده های هنری اقامتی باعث شد که خودم این طرح را در شهر زنجان اجرا کنم و مرکزی ایجاد کردیم که به علاقمندان هنر فلزکاری در اروپا فراخوان می دهیم تا برای آموزش در دوره های کوتاه مدت به این مرکز مراجعه کنند و لزومی ندارد که هنرمند این رشته باشند، بلکه برای معرفی این هنر می توانند از هر قشر و زمینۀ تحصیلاتی اعم از عکاس و روانشناس و جامعه شناس باشند و از همان منظر به آشنایی و معرفی این هنر در کشورها و فرهنگها و زبانهای خود بپردازند.

برای معرفی بین المللی هنر ملیله کاری با شبکۀ انگلیسی زبان پرس تی وی هم همکاری گسترده ای کرده ایم به طوری که در پنج سال گذشته هفت مستند از ملیله و کارگاه ما ساخته و در این شبکه و شبکۀ آی فیلم پخش شده است. سال گذشته در مستند «ایران، شهر زنجان» حضور خوبی داشتیم و این هنر را معرفی کردیم.

از سال 1388 که وارد چین شدم، بسیار خوشم آمد و از آن به بعد هر ساله حدود پنج شش بار به اینجا سفر و در نمایشگاههای مختلف شرکت می کنم. این بار هم قسمتی را در مرکز تجاری ایران به ما اختصاص دادند. امیدواریم این هم گامی برای شناساندن هنر ملیله کاری زنجان در چین باشد.

برای آنکه مخاطب چینی بخواهد دربارۀ ملیله کاری در اطلاعاتی به زبان خودش در اینترنت پیدا کند، شما کار خاصی کرده اید؟

- در اکثر نمایشگاههایی که حضور داشته ایم، با توجه به این که کارهای ما برای مردم جالب و جذاب بوده، عکاسها و فیلمبردارها آمده و کار ضبط را انجام داده اند. از لحاظ آشنایی مخاطب خارجی موضوع این است که ملیله کاری در مناطق دنیا هم به صورت جزئی وجود دارد، فقط مسئله این است که زنجان بالاترین تکنیک در این هنر را دارد. به طوری که 800 سال گذشته یک گردشگر لهستانی که از زنجان عبور می کرده، ملیله کاری را چنین توصیف می کند که ملیله کاری بالاترین هنر فلزکاری است که تا آن زمان دیده و هنر فاخر و مختص پادشاهان و افراد بالادست جامعه است. این هنر به قدری ظریف است که اگر بر آن بدمید، می ریزد. این جملۀ ایشان نشان از ظرافت هنر ملیله کاری است. هنر ملیله کاری ظریفترین کار هنری است که روی فلز انجام می شود.

 

آیا هنری مشابه ملیله کاری در چین وجود دارد؟

- ملیه کاری در دانشگاه پکن این رشته تدریس می شود. دو سال پیش سه استاد از پکن به واسطۀ دوستانی که در رفت و آمدهایم آشنا شده بودم، معرفی شدند و به زنجان آمدند. جالب آن که دو نفر از آنها پرفسور رشتۀ ملیله کاری بودند و یکی دیگر دکترای ملیله کاری داشت. این نشان می دهد که ملیله کاری در چین چه جایگاه بالایی دارد.

در اروپا خیلی کم کار می شود و در تایلند و اندونزی به صورت قطعات ریز کار می کنند. در حالی که در زنجان ظروف را به صورت بسیار زیبا و ظریفی با ملیله می سازند. این خاص زنجان است.

شما به جنبۀ هنری ملیله کاری تأکید می کنید، ولی اگر تبدیل به تجارت شود، ایران و مشخصاً زنجان قادر به تأمین بازاری به بزرگی چین هست؟ مثلاً اگر تقاضای ملیله به صورت آثار هنری یا حتی مصرفی ده برابر شود، ظرفیت تأمین وجود دارد؟

- خوشبختانه در سالهای گذشته در زنجان افراد زیادی از طریق صنایع دستی زنجان آموزش دیده اند و آمادۀ ورود به بازار کار هستند. از آنجا که ملیلۀ زنجان همیشه به صورت رازگونه تولید شده و رازگونه فروخته شده، بستر فراهم نبوده، ولی احساس می کنم در چند سال گذشته پیشرفت قابل ملاحظه ای از لحاظ کمیت شده است. موقعیت ملیله هم مثل موقعیت فرش است. فرش ماشینی و صنعتی برای مصرف تولید می کند و رونق دارد و فرش دستباف و هنری هم راه خود را می رود. در کار ملیله ما در معرفی و کار بخش هنری آن فعالیت می کنیم. در بخش تجاری شاید در حال حاضر امکانش وجود نداشته باشد، ولی مطمئناً می شود ظرف شش ماه تا یک سال می توان علاقمندان را آموزش داد و ظرفیت را به حد لازم رساند.

امکان صنعتی کردن و تولید انبوه یادگاریهای ملیله برای گردشگران خارجی چقدر وجود دارد و چه کارهایی شده است؟

- اتفاقا در اصفهان عده ای به صنعتی کردن ملیله اقدام کرده اند که با مس و به صورت ریخته گری دستگاه انجام می دهند که رویش روکش نقره می دهند و در تیراژ بسیار بالا فروخته می شود.

 

تولید صنعتی به این شکل در زنجان وجود ندارد؟

- در زنجان وجود ندارد. زنجانیها اعتقاد دارند اگر نقرۀ خالص و صد درصدشان بشود نود و هشت درصد، به این هنر خیانت می شود. غیر از طلا و نقره روی فلز دیگری کار نمی کنند. این هنر را می توان با سه فلز طلا نقره و مس کار کرد. در تمام دنیا استاندارد نقره را 92.5 درصد می گیرند؛ تنها نقره ای 100 درصد و خالص است، نقرۀ ملیلۀ زنجان است. ملیلۀ جاهای دیگر دنیا را با نقرۀ 92.5 درصد (925 در هزار معروف به نقرۀ استرلینگ) کار می کنند. زیرا کار کردن با نقرۀ 100 درصد خالص بسیار بسیار مشکل است. یکی از تکنیکهای بالای ملیلۀ زنجان تکنیک جوشکاری نقره است که فقط روی نقرۀ 100 درصد جواب می دهد. این تکنیک مختص زنجان است و به هیچ وجه آن را افشا نمی کنند. فرمول مواد اولیۀ آن در دست یکی دو خانوادۀ زنجانی است و ساخت آن را آموزش نمی دهند. در این تکنیک جوشکاری، افراد عادی پشت و روی کار را تشخیص نمی دهند.

به هر حال امکان تجاری سازی انبوه و لوکس وجود دارد. برای معرفی فرهنگ خودمان باید به فکر آموزش باشیم.

نسبت ارزش افزودۀ ملیله کاری چقدر است؟

- نسبت ارزش افزودۀ ملیله کاری در حالت تجاری 3 به 1 و در حالت هنری و لوکس 50 به 1 است. یعنی نسبت به ارزش موادی که استفاده می شود، با این نسبتها افزایش قیمت پیدا می کند. در کارهای هنری گاه به 100 به 1 هم می رسد.

شمار علاقمندان ملیله کاری در ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟

- شمارشان در ایران رو به افزایش است. خوشبختانه با فعالیتهایی که برای معرفی این فن و هنر کرده ایم، مخصوصا با فیلمهای مستندی که طی دو سه سال اخیر ساخته و پخش شده، نمایشگاههایی که برگزار شده، شمار علاقمندان به این هنر افزایش یافته است. الان در سراسر ایران شناخته شده است که بهترین کار ملیله متعلق به زنجان است و انشاءالله به زودی در سال 1398 زنجان به عنوان شهر جهانی ملیله معرفی خواهد شد. حدود دو سال است که در این راستا فعالیتهایمان را افزایش داده ایم؛ خوشبختانه در سال گذشته توانسته ایم به کمک میراث فرهنگی 25 نشان ملی برای ملیله کاران زنجان دریافت کنیم. ارزش افزودۀ بالا، اصالت بالای این هنر و مزایای بسیار دیگر این هنر و صنعت باعث علاقمند شدن افراد بیشتری به آن شده و کاری است که می تواند بخش قابل توجهی از صادرات غیرنفتی کشور را به خود اختصاص دهد.

 

در مورد تأمین مواد اولیه یعنی نقره، برای تأمین بازارهای بزرگ مشکلی به وجود نمی آید؟

- نه. با توجه به وجود معدن روی انگوران در زنجان که بزرگترین معدن روی خاورمیانه و حتی دنیا است، سالانه مقدار زیادی از آن نقره استخراج می شود. هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد.

بعد از آشنایی خوبی که نسبت به بازار چین پیدا کرده اید، توصیه و پیشنهاد شما به همکارانتان برای جلب نظر مشتریان چینی چیست؟

- در پنج سال گذشته حدود 26 بار به چین آمده ام و هر شهری که رفته ایم، مورد استقبال خوبی قرار گرفته ایم. توصیۀ من به همکارانم این است که کار برای ارائه در بازار چین باید از کیفیت بسیار خوبی برخوردار باشد. زیرا کیفیت بالای کار اول از همه برای خود ما و معرفی و شناختمان اهمیت دارد. از ورود به بازار خارجی نترسند. ترس از کپی برداری و تقلید کار، اجازه نخواهد داد که بتوانیم به صورت تجاری وارد بازارهای جهانی بشویم. نمونه عرض می کنم: چهار نفری که برای بازدید از هنر ملیله به زنجان آمده بودند، مختص برای بازدید از کارگاه ما آمده بودند. ما بدون هیچ واهمه ای تمام مراحل کار و کارگاه را غیر از یکی دو مرحلۀ جوشکاری نشانشان دادیم و آنها از تمام مراحل عکس گرفتند. آن روز هم هیچ ترسی از اینکه بروند کار را کپی کنند نداشتم. چون با تکنیک آنها آشنا هستم. تکنیک آنها شبیه تکنیک ما هست، ولی به هیچ وجه به تکنیک ایران و مخصوصاً زنجان نمی رسد.

فعالیتهای دیگر شخص شما در زمینۀ ملیله کاری چیست؟

- من در پانزده رشتۀ صنایع دستی فعالیت می کنم. چهار سال در دانشگاههای هنرهای اسلامی تبریز و سورۀ تهران تدریس کرده ام. در سال 1398 در دانشگاه زنجان رشتۀ صنایع دستی خصوصاً گرایش ملیله را تأسیس می کنیم.

اگر در چین از سبک کار زنجان استقبال شود، برای تأمین مواد اولیۀ جوشکاری باید به آن دو خانواده مراجعه کنند؟

- بله!

این هم می تواند ارزش افزودۀ بالایی با خود بیاورد؟

- حتما! امروزه دنیا به سمتی می رود که ارزش خدمات ارجح از کالاست. بعد از فروش کالا، ارائۀ خدمات پس از فروش بسیار مهم است. دربارۀ ملیله می توان از جوشکاری و تعمیر کالاهای نفیس فروخته شده در صورت آسیب دیدن به عنوان خدمات پس از فروش و منبع کار و درآمد یاد کرد.

ضمناً یک مسئلۀ مهم در معرفی فرهنگ این است که بسیاری از کارهای به ظاهر نامربوط به هم در یکدیگر تأثیر می گذارند و این باید برای توسعۀ کار و فعالیت در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، در نمایشگاه برلین، بسیاری از مردم از غرفۀ روبروی غرفۀ ما که متعلق به تایلند بود، با رغبت بیشتری بازدید می کردند. زیرا تایلند کشور گردشگری است، مردم از کشورهای مختلف به راحتی به آنجا سفر می کنند، غذای تایلندی می خورند، با این کشور و فرهنگش آشناترند و از این کشور خاطره دارند. در حالی که افرادی که به غرفۀ ما مراجعه می کردند، بیشتر کسانی بودند که از سالهای دور با ایران و فرهنگش آشنایی داشتند. هنر نگارگری ما را می شناختند، زیرا قبلاً آن را دیده بودند.

 

اگر درست متوجه شده باشم منظور شما این است که برای معرفی یک هنر و صنعت بهتر آن است که بخشهای مختلف ذی نفع و فعال دست به دست هم بدهند و برای شناساندن ایران به سراسر جهان تلاش و فعالیت کنند؟

- به هر حال کار باید معرفی شود. یکی از راههایی که می شود هنر خود و کشورمان را به مردم دیگر کشورها معرفی کرد و برای ایران سودآوری داشت این است که هنر ملیله یا هر هنر دیگری را در قالب کارگاههای موقت معرفی کرد. شخصاً از کشور هلند و انگلستان پیشنهاد دریافت کرده ام که امیدوارم از سال آینده به صورت مقطعی هر سه چهار ماه یک بار در دوره های ده پانزده روزه این هنر را به دوستدارانش در آن کشور آموزش می دهیم. کما اینکه من شخصاً برای آموزش تراش سنگ در یک دورۀ یک روزه در کشور سوئیس 500 دلار پرداخت کردم. ما هم می توانیم چنین کاری بکنیم. دعوت کنیم از کسانی که به این هنر علاقمند هستند و به آنها در ایران یا کشورهای خودشان با همکاری شهرداریها، دانشگاهها، مراکز هنری... آموزش بدهیم.

من وقتی وارد کشور عمان شدم، ابتدا به کمک نهادهای صنایع دستی عمان به مدت چهار پنج ماه کلاسی برگزار کردم و به حدود پنج نفر کار سبک زنجان را آموزش دادم. یعنی علاوه بر پروژه ای که سپرده شده بود و انجام می دادم، آموزش هم دادم و باعث شد بسیار به این کار علاقمند شدند. اگر ترس از این داشته باشیم که دیگران کار را یاد می گیرند و برای ما رقیب می شوند، در واقع خودمان محدود می شویم. نظر من این است که این ما هستیم که باید هر روز به روز شویم. در صورتی که اگر فکر کنیم در بالاترین درجه قرار داریم و کسی دیگر به گرد ما نمی رسد، در واقع متوقف شده ایم و خودمان خبر نداریم. آدم در صورتی به چالش کشیده می شود که رقیب داشته باشد.

به نظر شما منبع این ترس و نگرانی چیست؟

- اول تفکر سنتی است. دوم نگاه نادرست به صنایع دستی در سطوح دولتی است. بدین صورت که از جنبۀ کارگری نه به شغل او نه به کارفرما اهمیت داده نمی شود و حمایت بیمه ای و دارایی از آن نمی شود. متأسفانه همیشه تصور این بوده که می شود با 3 میلیون وام یک شغل صنایع دستی ایجاد کرد. دولتهای گذشته و کنونی فقط برای بالا بردن آمار اشتغال بیشترین فشار را به بخش صنایع دستی وارد می کنند. در ایران برای یک کارخانه چهل پنجاه میلیارد تومان هزینه می شود که در نهایت می تواند 15 نفر را به کار جذب کند. این در حالی است که به یک استادکار صنایع دستی وقتی 50 میلیون تومان وام می دهند «تکلیف می کنند» که باید 5 تا 10 نفر را استخدام کند؛ که بسیار خنده دار است. هر جای دنیا اگر بگویید با 1000 دلار (معادل پنجاه میلیون تومان) شغل ایجاد کرده ام، کسی باور نمی کند. زیرا این شغل مسلماً پایدار نخواهد بود. بدیهی است وامی که می گیرند در جاهای دیگر خرج می شود؛ صرف بدهی، خرید خودرو، خرید جهیزیه و غیره می شود. این طرز فکر اشتباه است.

پنجاه سال قبل در ایران چیزی به نام صنایع دستی وجود نداشت. همه با کار خود شناخته می شدند و در کار خود هنرمند بودند. نجار، فقط نجار بود و من نوعی، ملیله کار. بعد از به وجود آمدن عنوان صنایع دستی، این تصور اشتباه به وجود آمد که فرد فعال در صنایع دستی در گوشه ای دخمه ای به کار مشغول است و زندگی بخور و نمیری در یک کارگاه زیرزمینی کثیف دارد. در صورتی که برای سودآوری و بهره وری بیشتر، صنایع دستی باید حمایت شود و به صورت فاخر به دنیا معرفی شود.

 

تفاوت بازارهای اروپایی با بازارهای چینی در چیست؟

- در کشور چین به فرهنگ بسته بندی اهمیت بسیاری داده می شود. گاه دیده می شود که ارزش پولی بسته بندی یک کالا بیشتر از کالای درون آن است. در چین هم اخیراً به کار فاخر و نفیس اهمیت بیشتری می دهند.

به نظر شما این فرهنگ و کار قابل انتقال به ایران هست؟

- البته هست، اما باید کار بزرگی در این باره بشود. فعلا در مرحلۀ نام بردن مشکل هستیم. مدام تکرار می شود که در بسته بندی ضعیف هستیم ضعیف هستیم ولی کار عملی دیده نمی شود. به نظر من ایرادی ندارد اگر دست کم در ابتدای کار از کشورهای دیگر کمک بگیریم. با شعار دادن و انشاء نوشتن کار پیش نمی رود. مثل نمونۀ گوشی همراه که خواستیم خودمان تولید کنیم و شکست خوردیم. در مورد بسته بندی هم لزومی ندارد همۀ کار را در ایران انجام دهیم. می شود از فناوری چینیها استفاده کرد. مثل خیلی کشورها و مارکهای مشهور دنیا که مراکز تولیدشان را به چین انتقال داده اند. همین اشتباه دربارۀ تراش سنگ هم تکرار می شود. هم اکنون در ایران بازار کاذبی برای تراش سنگ ایجاد شده، در حالی که می دانیم در این هنر هرگز به پای هندیها، تایلندیها و چینیها نخواهیم رسید. چینیها به هر چیزی که شکل و فرمی را در ذهن القاء کند علاقه دارند. آنها به انرژی اجسام و مواد و هنر فنگ شویی بسیار عمیق هستند.

دربارۀ تسهیلات و موانع قانونی که برای تولید ملیله و ارائه به بازار چین وجود دارد، توضیح دهید.

- ما در این سفرهایی که به چین کرده ایم، همیشه کالایمان را به صورت مسافری وارد کرده ایم، که در ایران به مشکل زیادی بر خورده ایم، ولی در چین به هیچ مشکلی بر نخورده ایم. زیرا ملیلۀ هنری و فاخر زنجان وجود انبوه ندارد، پس مشکلی هم در ورودش ایجاد نمی شود، در حالی که خروج طلا و نقره از ایران مشکلات زیادی دارد. مسافر قانوناً نمی تواند بیش از سه کیلو خارج کند. در صورتی که این امر به کار ما ضربۀ بزرگی می زند.

برنامۀ تشویقی برای صادرات صنایع دستی کمکی نمی کند؟

- برنامۀ تشویقی صادراتی در قسمت طلا و نقره وجود ندارد.

برای جبران این وضعیت چه کاری انجام می شود یا می شود انجام داد؟ مثلاً اگر گردشگران خارجی و خصوصاً چینی خرید سنگین بکنند، چه اتفاقی می افتد؟

- متأسفانه یکی از مشکلاتی که همیشه با گمرک داشته ایم همین بوده. بحث و گفتگوی زیادی شده ولی تا کنون به نتیجه ای نرسیده. اگر یک مشتری چینی 5 کیلو کار ملیلۀ نقره بخرد، به نظر من باید دستش را ببوسیم! به خاطر این که اینقدر از محصول ما خرید کرده ای. اگر در ترکیه یا در تایلند یک گردشگر بیست یا سی کیلو نقره بخرد و با خود ببرد، نه تنها مانعی ایجاد نمی کنند، بلکه حتی تشکر می کنند. خیلی خنده دار است که یک مسافر یا گردشگر نمی تواند بیشتر از دو تخته فرش یا سه کیلو ملیلۀ نقره با خود از ایران خارج کند. شاید یکی خواست پنج کیلو زیورآلات ملیله بخرد؟! اجازه ندارد خارج کند! در گمرک از او می گیرند. این وضعیت خیلی بد و خیلی مشکل سازی است.

به نظر شما آیندۀ این چیست؟ با توجه به این که اتاق بازرگانی ایران و چین در ایران فعالیت زیادی دارد و رئیس آن هم در گشایش مرکز تجاری ایران در شانگهای حضور داشت و دو طرف ایرانی و چینی صحبتهای غرائی کردند و هدف از گشایش این مرکز را اتفاقاً رفع مشکلات و موانع داد و ستد و گردشگری و افزایش آمار این دو اعلام کردند، فکر می کنید اتفاقی در این زمینه هم خواهد افتاد؟

- بله، خوشبختانه با صحبتهایی که با گمرک ایران شده و صحبتهایی که شخصاً با گمرک زنجان کرده ام، در این مورد فعلاً مشکلی وجود ندارد. در مرکز تجاری ایران در شانگهای هم گفتند که برای ترخیص کالا مشکلی وجود ندارد و به عهدۀ طرف چینی است. ولی خصوصاً با گمرک زنجان صحبت کرده ایم که دیگر لزومی به مراجعه به تهران نباشد که دچار دیوانسالاری اداری و هزینه بر و زمانبر شود؛ بلکه در آثار در همان زنجان مهر و موم شده و به صورت صادرات قانونی به اینجا بیاید. خدا را شکر در این مورد دشواری نخواهیم داشت.

 

در پایان اگر مطلبی هست که پرسش نشد و یا پیشنهادی که برای پیشبرد کار شما برای مسؤولان قابل بررسی باشد، بفرمایید.

- دبلیو سی سی (WCC) انجمن جهانی برای صنایع دستی است. بسیار دوست داشتم که با مسؤولان این انجمن در چین و مراکز هنری و دانشگاهی مراوداتی داشته باشیم که بتوانیم به تبادل فرهنگی و هنری کمک کنیم. یکی از وظایف این سازمان این است که صنعتگران تمام دنیا، تکنیکهای خود را با یکدیگر مبادله کنند و برای پیشرفت یکدیگر کمک کنند؛ مثل علوم مختلف که دانشمندان در محافلی گرد هم می آیند و یافته هایشان را با هم مبادله می کنند. من فکر می کنم اگر این امر در صنایع دستی هم اتفاق بیافتد به ما کمک می کند. این اتفاق ممکن است هم در ایران هم در چین به صورت تبادل میان دانشگاهها، مراکز هنری و مجموعه داران ایران و چین اتفاق بیافتد. در این مورد انجمنهای هنری می توانند به صورت مستقیم وارد مذاکره با یکدیگر بشوند. من شاهد بوده ام که در اروپا شهرداریها منابع مالی در اختیار دارند تا هنر و فرهنگ بومی خود را در کشورها و مناطق دیگر معرفی کنند. همچنین بودجه هایی برای معرفی هنرهای بومی مناطق در کشورهای خود دارند. چنین کاری در ایران هم ممکن است.

 

نظر دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آرشیو اخبار

گروه های خبری