تاریخچه زنجان:
بنای شهر زنجان را بیشتر به اردشیر بابکان ساسانی منتسب دانستهاند. حمدالله مستوفی مینویسد اردشیر بابکان بعد از بنای این شهر آنرا شهین یا شاهین (به معنای منسوب به شاه) نامید. درلغتنامه دهخدا در سرواژه شهین چنین آمده: شهین نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد، شهری بود بزرگ در میان ری و آذربایگان، مخفف زندگان یعنی اهل کتاب زند(معروفترین کتاب آیین زرتشتی ساسانی) است. با گذشت زمان زندیگان، زنگان شده و با ورود اسلام به ایران نام زنگان به زنجان تغییر یافته است. فتح زنجان توسط اعراب در زمان خلافت عثمان و توسط سردار عرب براءبن عازب صورت گرفت و در این دوره، زنگان، شهری آباد و پرنعمت بوده است. در دوره اسلامی جزو منطقه جبال یا عراق عجم محسوب میشد.
در قرون چهارم و پنجم هجری قمری، زنجان به علت داشتن چراگاههای وسیع، مورد توجه قبیلههای ترکنژاد قرار گرفت و قبیلههای گوناگون ترک در زنجان و نواحی مختلف آن، بویژه در چمن سلطانیه مسکن گزیدند.
در حمله مغول، شهر زنجان و آبادیهای اطراف آن آسیب فراوان دید. اما ایلخانان مغول به این شهر توجه فراوان نشان دادند. مخصوصاً سلطان محمد خدابنده، از زمانی که مذهب تشیع را پذیرفت، در توسعه این ناحیه کوشید و زمینه تبدیل آن به یک مرکز اسلامی را فراهم کرد تا پس از آن در اندک زمانی به یکی از مراکز مهم سیاست و تجارت تبدیل شد.
زنجان از اواخر دوره افشاریه با عنوان ولایت خمسه واحد مستقلی بود که والی داشت. در مورد وجه تسمیه خمسه دو نظریه وجود دارد: 1- به سبب وجود پنج منطقه شامل زنجانرود، ابهررود، ایجرود، سجاسرود و بزینهرود بود. 2- علت دوم که میتواند قریب به واقعیت باشد وجود پنج طایفه در این منطقه شامل افشار، مقدم، اوصانلو، بیات و خدابندهلو بود.
تاریخ زنجان در سدههای بعدی نیز گزارشگر حوادث مختلف سیاسی است. این شهر شاهد رویدادهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی نظیر قیام ملامحمدعلی منتسب به بابیه، انقلاب مشروطه، تاخت و تاز نظام ارباب رعیتی، درگیری دموکراتهای آذربایجان و ... بوده است. هرچند برخی از این رویدادها، رهاوردی جز ناملایمات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی برای مردم این شهر نداشته است، اما هرگز فرهنگ استعماری در این شهر نفوذ نکرده است و اکثر قریب به اتفاق مردم همچنان در حفظ شعایر مذهبی و سنتی خود پابرجا و استوار باقی ماندهاند. این منطقه زادگاه بزرگانی چون شیخ شهابالدین سهروردی و علمای نامی همچون میرزا ابوالقاسم مجتهد، حکیم هیدجی، رئیس بلدیهیی مانند علی اکبرخان توفیقی (شهردار)، شاعر نامداری چون حسین منزوی بوده است که مایه فخر فرهنگ ایرانی و اسلامی هستند.